گر به شأنت واژه ها دارد روایت میشود

زیر پرچم اسمت شک ندارم

به این خونه تنها تعلق دارم

حرف های نگفته ای دارد

در کام جهان عشق خوشایند حسین است

از هُرمِ تبِ حنجره‌ات تا جگرم سوخت

رفتنت شب به دل غم‌زده‌ی خواهر کرد

عالی ترین طبیب دو عالم فقط یکیست

هر روز من دور از تو آشوبه

مُحرِم شدند او وعظ والارتبه‌ای خواند